درباره كتاب «مارگريتا دلچه ويتا»
زيستن در ميان خوابها
نزهت بادي
«استفانو بني» يكي از بهترين نويسندگان ايتاليا شناخته ميشود، شايد ما ادبيات معاصر ايتاليا را بيشتر با آثار ايتالو كالوينو و آلبرتو موراويا بشناسيم اما بني نيز از خلاقترين نويسندگان ايتاليايي است كه خواندن كتابهايش ميتواند به تجربهاي متفاوت در زندگيمان تبديل شود. او كه در سال1947 در بولونيا متولد شده است، كارش را با روزنامهنگاري آغاز ميكند و نخستين كتابش به نام «كافه ورزش» را به چاپ ميرساند و بعد از آن رمان، مجموعه داستان، نمايشنامه و فيلمنامههاي مختلفي مينويسد. نخستين كتابي كه از او در ايران منتشر شده «كافه زير دريا» است كه شايد آن را خوانده و بيش از هر چيزي از دنياي فانتزي كه ساخته حيرت كرده باشيد. هرچند خيليها معتقدند «كافه زير دريا» و«كافه ورزش» از بهترين آثار بني هستند اما كتاب «مارگريتا دلچه ويتا» كه به تازگي توسط حانيه اينانلو ترجمه و انتشارات كتاب خورشيد چاپ شده، ميتواند شناخت ما را از جهان ذهني بني كاملتر كند و لذت خلسهآوري را به ما ببخشد. كتاب از زبان دختربچهاي 14ساله و خيالباف با موهاي فرفري و كمي اضافهوزن روايت ميشود كه مهمترين تخصص خود را گفتن شعرهاي افتضاح ميداند و آنچه ميخوانيد داستان زندگي اوست كه براي دخترش مارگه قورباغه كه يك دوزيست است تعريف ميكند. شايد زندگي مارگريتا به نظرتان عجيب و غريب برسد و بعد از خواندن آن دچار نوعي احساس منگي و گيجي بعد از بيدار شدن از يك خواب عجيب شويد. شايد فكر كنيد همه آنچه مارگريتا تعريف ميكند، خوابي است كه ديده يا داستاني است كه از خودش درآورده ولي به هر حال نميتوانيد تاثيري را كه رويتان گذاشته، انكار كنيد. يكي از مهمترين ويژگيهاي بني اين است كه تخيل فانتزيوارش را در زندگي مدرن انسانهاي معاصر جامعهاش ميآميزد و چيزهايي را كه اصلاً واقعيت ندارد و غيرممكن است برايتان قابل قبول و باوركردني نشان ميدهد. اساساً او دوست دارد همه چيز را دست بيندازد و در كتابهايش موقعيتهاي مضحك و هجوآميز زيادي وجود دارد كه در دل آن اجتماع پيرامونش را مورد نقد قرار ميدهد، البته طنز بني با آن چيزي كه مثلاً در آثار موراويا ميبينيد فرق ميكند؛ در داستانهاي سوررئاليستي موراويا طنز در لايههاي زيرين داستان پنهان است ولي بني با وارونه كردن ماجراها و به سخره گرفتن كليشهها به يك طنز ناب ميرسد كه فقط مخصوص خودش است. طنز او برگرفته از تنهايي عميق انسانها در دنيايي متظاهر و دروغين است كه نميتوانند زندگي دلخواه خود را داشته باشند. كتاب «مارگريتا دلچه ويتا» پر از كلمات مندرآوردي بني است و تا دلتان بخواهد اسامي و اصطلاحاتي را در داستانش ميآورد كه ساخته ذهن خودش است و يك جور بازي زباني راه مياندازد كه ميتوانيم شبيه آن را در «اوليس» جيمز جويس ببينيم، بنابراين اگر از معني بعضي از كلمات سر درنياورديد و اسم مكانها، كتابها، ستارهها و غذاها برايتان آشنا نبود، زياد براي پيدا كردن آن در فرهنگ لغت به خودتان زحمت ندهيد، بلكه هر معني كه دوست داشتيد در خيالتان براي آن در نظر بگيريد. مهمترين لذتي كه خواندن كتابهاي استفانو بني نصيب آدم ميكند اين است كه ميفهميم دليلي براي خجالت كشيدن از خيالات و بازيگوشيهاي ذهنيمان وجود ندارد و كسي نبايد جلوي افكار عجيب و غريبش را بگيرد و تازه در چنين موقعي است كه زندگي كردن به آدم ميچسبد. به نظر بني فقط تخيل است كه ميتواند جهان را درست كند و زندگي رو به زوال انسان معاصر را نجات دهد. اگر بتوانيد براي چند ساعتي از دنياي واقعي روزمرهتان كه به آن عادت كرديد بيرون بياييد و خودتان را در يك جهان خيالي غرق كنيد، چيزهاي تازهاي در آن مييابيد.
0 نظر:
ارسال یک نظر