سراسر پوچ




نگاهي به «بنفش، ساكالا، آزادي» نوشته يون فوسه


سراسر پوچ


فرناز معيريان



«تنها آن كس كه تشويش را شناخته است، آرامش مي‌يابد.» كي‌يرگور


«يون فوسه» نروژي زاده سرزمين‌هاي سرد شمالي و خالق تشويش‌هاي مكرر در نمايشنامه. او آشكارا سردي مكان زيستش را وارد محيط متن مي‌كند و در هر سه نمايشنامه «بنفش»، «ساكالا»، «آزادي» دست به ايجاد محيط‌هايي بدون اميد، خالي و پرتشويش مي‌زند. بايد اذعان داشت كه او با استفاده از ديالوگ‌هاي ساده و همچنين به دليل پردازش خوب صحنه‌ها و انسجام معنايي متن با فضا بسيار موفق عمل مي‌كند.


خواندن نمايشنامه‌هاي «فوسه» براي خواننده ايراني بسيار جذاب است از آن رو كه فضاي ساخته‌شده فاصله فرهنگي و تجربه زيسته كاملاً متفاوتي را مي‌سازد.


«بنفش»: زيرزمين تاريك و سرد كه مكان تمرين يك گروه موسيقي جوان است؛ گروهي كه از موسيقي هيچ چيز نمي‌دانند.


ديالوگ‌هاي خشن افراد اين گروه با يكديگر، فضاي سرد زيرزمين يك كارخانه متروك و نوازندگاني كه بار اولي است كه به سازهايشان دست مي‌زنند روايتي پركشش براي مخاطب مي‌سازد.


جازيست ]به پسر[: كجا مي‌خواي بري؟


پسر: طاقت اين صدا را ندارم.


جازيست: باشه، پس كليدارو رو كن بياد.


]پسر جيب‌هايش را دنبال كليد مي‌گردد. كليد را بيرون مي‌آورد و به طرف جازيست پرت مي‌كند. جازيست كليدها را روي هوا مي‌قاپد.[


كه طاقت نداري بشنوي؟


پسر: نه.


«ساكالا»: ديالوگ‌هاي شخصيت‌ها ابتدا حول يك ميهماني جشن تولد است. نحوه عوض شدن صحنه‌ها بسيار نزديك به جامپ‌كات سينمايي است؛ از فضاي ميهماني كات به اتاقي كه مادري در حال احتضار است.


برادر: توي آسمون نور بود. نور معمولي، اما نمي‌شد ببينيش و مي‌شد ببينيش هم ديده مي‌شد هم نمي‌شد. زرد بود، زرد و سفيد بود. همزمان زرد بود و سفيد بود. و روشن بود و آسمونو روشن مي‌كرد. و اين نور توي من بود.


پرستار: هوم


برادر: و اونجا. بالاي آسمون نور بود و من نمي‌فهميدم نور مال منه و مال درون منه. نمي‌دونستم كه من نوراني‌ام؛ نور طلايي. اولش پهن و يك دست و سبك مثل باد... اولش نور فشرده است و بعد باز و گسترده و براق كه گم مي‌شه تو آسمون و همه چي خوب و زيبا مي‌شه. و بعد همه‌چي آروم و بي‌حركت مي‌شه، يه آرامش نورانيه و بعد... [حرف خود را قطع مي‌كند.]


پرستار: ممكنه مرده باشه.


[مكث. برادر ايستاده و به آسمان خيره مانده است. سپس رو به مادر مي‌چرخد. برادر اسفنج و تشت را به پرستار مي‌دهد.]


به اين احتياجي نيست. مي‌تونم ببرمش.


[پرستار تشت را مي‌برد. دختر جوان‌تر مي‌آيد تو.]


تموم شد، تموم كرد.


دختر جوان‌تر: مادر مرد؟!


پرستار: راحت شد.[مكث] ما ترتيب كاراشو مي‌ديم.


ديالوگ‌ها به نحوي ساده بيانگر تمامي احساسات شخصيت‌ها هستند. تشويش و اضطراب مداوم كه با مكث‌ها به خواننده القا مي‌شود. در بخش‌هايي از نمايشنامه فضاي سرد و سخت و عدم عمق روابط به طور آزاردهنده‌اي خواننده را تحت تاثير قرار مي‌دهد.


«آزادي» در اين نمايشنامه مفهوم بحث‌برانگيز آزادي به چالش كشيده مي‌شود. شخصيت‌ها لزوم وجود «آزادي» را زير سوال مي‌‌برند و در برخي بخش‌ها از داشتن «آزادي» به خشم مي‌آيند.


زن: انسان بدون آزادي سنگه، چوبه [مكث كوتاه] نه، حرف درستي نيست [مكث كوتاه] ولي انسان بدون آزادي انسان نيست.


مرد: بله. [مكث] اين مهم‌ترين و اساسي‌ترين قيد و بندهاست.‌[مكث بلند]


«فوسه» مخاطب را وا مي‌دارد در باب معنا در جوامع پست‌مدرن بينديشد. او با خلق فضاهاي پوچ و ديالوگ‌هاي كوتاه همراه با مكث‌هاي بسيار حالت تعليق انسان در اين جوامع را به تصوير مي‌كشد؛ انسان‌هايي سردرگم، خالي از آرمان و بدون حس معنا، معنا به عنوان عامل برسازنده زندگي.


در هر سه نمايشنامه مسير زندگي سراسر پوچ و خسته‌كننده است كه جبراً بايد طي شود و لحظه‌لحظه‌اش درد و رنج فراوان است. در اين ميان تعهد و احساسات احمقانه جلوه مي‌كند. هيچ تعلقي وجود ندارد. مادر جلوي فرزندش جان مي‌دهد و او فقط نگاه مي‌كند؛ نگاهي خالي از معنا. يكي از دلايل جذابيت اين نمايشنامه را مي‌توان واقعي دانستن حالات شخصيت‌ها دانست. نويسنده بدون وارد كردن اغراق آنچه هست را مي‌نويسد؛ سردرگمي و سردي‌اي كه در جوامع پسامدرن زندگي بشر را تبديل به مسير اضمحلال و روزمرگي رسانده و در همه سطوح حتي روابط عاشقانه به مرز بي‌معنايي رسيده است. ترجمه روان محمد حامد به جذب كردن مخاطب كمك شاياني مي‌كند. نكته جالب توجه در مورد ترجمه آثار فوسه در ايران اين است كه محمد حامد حق انحصاري ترجمه آثار اين نويسنده را از بنياد معرفي ادبيات نروژ (NORLA) دريافت كرده است و اين امر موجب شده متون ترجمه‌شده از اين نمايشنامه‌نويس در ايران داراي وحدت كلامي و انسجام ادبيات باشد و در نتيجه خوانش و درك آن براي مخاطب ايراني ساده‌تر است.



* بنفش، ساكالا، آزادي / يون فوسه / ترجمه: محمد حامد / نشر نيلا/ جلد هشتم/ قيمت : 2500 تومان







0 نظر:

ارسال یک نظر